جدول جو
جدول جو

معنی تربت حیدریه - جستجوی لغت در جدول جو

تربت حیدریه
(تُ بَ تِ حِ دَ ری یِ)
شهر تربت حیدریه در 185هزارگزی مرکز استان مشهد و 900هزارگزی زاهدان بر سر راه شوسۀ تجارتی جنوب خاوری کشور ایران قرار دارد. مختصات جغرافیائی آن بشرح زیر است: 36 درجه و 13 دقیقۀ طول، 58 درجه و 15 دقیقۀ عرض نسبت به گرینویچ. هوای شهر تربت معتدل و مرطوب مالاریائی است، بیشتر آب آن بواسطۀ املاح گچی سنگین است و فقط قناتی در 4هزارگزی شمال باختری شهر وجود دارد که آبش گواراست و نظر به دوری راه برای همه مقدور نیست که برای شرب از آن استفاده کنند. شهر تربت حیدریه یکی از شهرهای قدیمی است که در سال 1211 هجری قمری اسحاق خان قراتاتار، به امر نجفعلیخان رئیس طایفۀ تاتار در جنب مقبرۀ قطب الدین حیدر بنا نموده و خندقی دور آن کشیده، چون بنای تربت در جوار قطب الدین حیدر ساخته شده بود به اسم تربت حیدریه نامیده شد و بواسطۀ این که در سر راه هندوستان واقع شده، بسرعت ترقی کرده کوچه ها و بازاری به آن اضافه گردید و بصورت شهر درآمد.
در زمان سلطنت رضاشاه یک خیابان شمال - جنوبی که از وسط شهر عبور میکند احداث شدو یک خیابان از باختر بخاور کشیده شده که بباغ ملی منتهی میشود. شهر تربت بواسطۀ نزدیکی بکوه و باغات زیادی که در اطراف آن است از زیباترین شهرهای ایران است، مخصوصاً احداث باغ ملی در روی تپه بزیبائی شهر افزوده است. این شهر در حدود 250 باب مغازه و 4 باب گاراژ دارد. آب مشروب شهر از چند رشته قنات است ولی چون کفایت شهر را نمی کند از آب چاه و آب انبار استفاده میکنند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هَِ)
دهی است از دهستان پائین ولایت بخش حومه شهرستان تربت حیدریه. در 5هزارگزی خاور تربت حیدریه و 5هزارگزی جنوب شوسۀ عمومی دولت آباد به تربت حیدریه. جلگه و معتدل. با 204 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و چغندر و پنبه و تریاک. شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(خوَ / خُ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه، واقع در شمال خاوری رشخوار با 185 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان فیض آباد بخش محولات شهرستان تربت حیدریه. این دهکده در 17 هزارگزی خاور فیض آباد محولات واقع است. با 1464 تن سکنه. آب آن از قنات است و راه فرعی بشوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
مزرعه ای است از دهستان بالا ولایت بخش حومه شهرستان تربت حیدریه، واقع در 5هزارگزی باختر تربت حیدریه. جلگه ای معتدل و دارای 25 تن سکنه است. آب آن از قنات، محصول آنجا غلات و بن شن، شغل اهالی آن زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(اَ بَ)
دهی از دهستان رشخوار بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه. سکنۀ آن 474 تن و آب آن از قنات و محصول عمده آنجا غلات و بادام و انگور و ابریشم و پنبه. صنایع دستی زنان کرباس و قالیچه بافی و برک بافی و راه آن اتومبیلرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(وَ یَ)
بلوکی از تربت حیدریۀ خراسان. قراء آن 38 و مساحت به 4 فرسنگ مربع بالغ است. مرکز آن شهر تربت است و حدّ شمالی تربت حیدریه و شرقی رشخوار و جنوبی محولات و غربی آزغند
لغت نامه دهخدا
(تَ)
دهی از دهستان پایین ولایت بخش حومه شهرستان تربت حیدریه است که در 18 هزارگزی جنوب باختری تربت حیدریه و 5 هزارگزی خاور شوسۀ عمومی تربت حیدریه به زاهدان قرار دارد. جلگه ای است معتدل و 271 تن سکنه دارد آب آن از قنات و محصولش غلات و تریاک و پنبه است و شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(سیا سَ)
دهی است از دهستان زاوۀ بخش حومه شهرستان تربت حیدریه. دارای 345 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان فیض آباد بخش فیض آباد شهرستان تربت حیدریه در 6 هزارگزی شمال خاوری فیض آباد. دشت و معتدل است. 1196 تن سکنۀ شیعۀ فارسی زبان دارد. آب آن از قنات و محصول آن غلات، پنبه، خشکبار و شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
دهی است از دهستان رشخوار بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه دارای 152 تن سکنه. آب آنجا از قنات تأمین میشود و محصول آن غلات، پنبه، بن شن، و شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس و قالیچه بافی است. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان زاویه بخش حومه شهرستان تربت حیدریه با 2995 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ)
دهی است از دهستان بالا ولایت بخش حومه شهرستان تربت حیدریه. واقع در 3هزارگزی شمال باختری تربت حیدریه. دارای 732 تن سکنه است. آب آن از قنات تأمین می شود. راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(رُ طِ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان تربت حیدریه. سکنۀ آن 470 تن. آب ده از قنات و محصول عمده آن غلات و میوه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(رُ طِ)
دهی است از بخش حومه شهرستان تربت حیدریه. سکنۀ آن 735 تن است. آب این ده از قنات و محصول عمده آن غلات و پنبه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(وَ)
قصبۀ مرکز دهستان زاوه بخش حومه شهرستان تربت حیدریه. در 21هزارگزی خاور تربت حیدریه و سر راه مالرو عمومی کاریز به زاوه واقع است. منطقۀ آن جلگه، معتدل و دارای 2354 سکنۀ فارسی زبان است. آب آن از قنات و محصول آن زیره و شغل اهالی آن زراعت و گله داری و قالیچه بافی است. راه آن اتومبیل رو و دارای دبستان است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(اِ کَ دَ)
نام محلی کنار راه تربت حیدریه به جویمند میان حوض سرخ و چنگ سر در 184350 گزی مشهد
لغت نامه دهخدا
(چِ)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: یکی از قرای تربت حیدریه است که در قدیم باغستان داشته و فعلاً مخروبه است. این آبادی درکوهستان واقع شده، زراعتش از آب رود خانه مشروب میشود و 27 خانوار سکنه دارد. (از مرآت البلدان ج 4 ص 272). و در فرهنگ جغرافیایی آمده است: دهی از دهستان ازغند بخش فیض آباد محولات شهرستان تربت حیدریه که در 30 هزارگزی جنوب باختر فیض آباد بر سر راه مالرو عمومی ازغند به فیض آباد واقع است. کوهستانی و هوایش معتدل است و 729 تن سکنه دارد. آبش از قنات. محصولش غلات، بادام و خشکبار میباشد. شغل اهالی زراعت و قالیبافی و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(تُ بَ تِ حِ دَ ری یِ)
بخش حومه شهرستان تربت حیدریه است که از 6 دهستان تشکیل میشود و حدود آن بشرح زیر است: از شمال به بخش کدکن و بخش فریمان از شهرستان مشهد و از خاور به بخش خواف ودهستان شهرنو از بخش طیبات و بخش رشخوار و از جنوب به بخش رشخوار و فیض آباد محولات و از طرف باختر به بخش فیض آباد محولات و کدکن محدود است. موقعیت طبیعی: بخش حومه، در شمال خاوری تا اندازه ای کوهستانی و هوای آن معتدل می باشد. محصول عمده آن غلات و بنشن و انواع میوه جات و پنبه و ابریشم است. جمع قراء بخش 185 آبادی بزرگ و کوچک است و جمعیت آن در حدود 109624 نفر است. راه شوسۀ تجارتی مشهد بزاهدان ازین بخش عبور میکند. دهستان حومه شهر تربت حیدریه دارای 9 آبادی و 5233 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
دهی است از دهستان رشخوار بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه واقع در هفت هزارگزی جنوب خاوری رشخوار سر راه شوسۀ عمومی رشخوار به سلامی. ناحیه ای است واقع در دامنۀ کوه با آب و هوای مناطق گرمسیری. دارای 133 تن سکنه که شیعی و حنفی مذهب و فارسی زبانند. این ده از قنات مشروب میشود. محصولاتش غلات است و اهالی بزراعت و مالداری گذران میکنند. راه اتومبیل رو میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(وَ یَ)
نام یکی از دهستانهای پنجگانه بخش حومه شهرستان تربت حیدریه است. این دهستان از 29 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و مجموع نفوس آن 16672 تن است و آبادی مهم آن قهندز است که 1256 تن جمعیت دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش حومه شهرستان تربت حیدریه با 230 تن سکنه. محصول آن غلات و پنبه و آب آن از قنات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
دهی از دهستان رشخوار بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه است که 478 تن سکنه دارد. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(بُ یَ)
دهی از دهستان پایین ولایت بخش حومه شهرستان تربت حیدریه با 162 تن سکنه. آب از قنات. محصول آنجا غلات، پنبه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان زاوۀ بخش حومه شهرستان تربت حیدریه، در 12000 گزی شمال خاوری تربت حیدریه، سر راه شوسۀ عمومی باخرز. جلگه، معتدل. سکنه 80تن. شیعه. زبان فارسی. آب آن از قنات. محصول آن غلات، تریاک. شغل اهالی زراعت و گله داری، قالیچه و کرباس بافی. راه اتومبیل رو. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان نسر بالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه، در 24000 گزی شمال خاوری کدکن، سر راه سلطان آباد. جلگه، معتدل. سکنه 308 تن. شیعه. زبان فارسی. آب آن از قنات. محصول آن غلات، بنشن، تریاک. شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی. از سلطان آباد و فخرآبادمیتوان اتومبیل برد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان زاوه بخش حومه شهرستان تربت حیدریه که در 48هزارگزی خاور تربت حیدریه بر سر راه شوسۀ عمومی باخرز واقع شده. جلگه و معتدل است و 648 تن سکنه دارد. آبش ازقنات، محصولش غلات، شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان رشخوار بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه واقع در سه هزارگزی جنوب خاوری رشخوار و 2هزارگزی شمال شوسۀ عمومی رشخوار به سلامی. ناحیه ای است واقع در جلگه، گرمسیر. دارای 569 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، بادام، بنشن، پنبه. اهالی به کشاورزی و گله داری، کرباس و شال بافی گذران میکنند. راه مالرو میباشد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’مزرعه ایست از مزارع تربت حیدریه که زراعت آن از آب قنات مشروب میشود’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 221)
لغت نامه دهخدا
(حِ مَ)
دهی است از دهستان زاوه بخش حومه شهرستان تربت حیدریه واقع در سی هزارگزی شمال خاوری تربت حیدریه. سر راه شوسۀ عمومی باخرز. ناحیه ای است واقع در جلگه. معتدلست. دارای 84 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، بنشن. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو است. این ده یکی از مزارع دوست آباد است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9) ، رودک. فرهنگستان، نام محلی کنار راه مشهد به تربت حیدریه میان اسدآباد و رباط سنگی در 106150گزی مشهد
لغت نامه دهخدا
(حِ)
دهی است از دهستان بابک بخش حومه شهرستان تربت حیدریه. واقع در 48هزارگزی شمال باختری تربت حیدریه و هیجده هزارگزی شمال شوسۀ عمومی کاشمر به تربت حیدریه. ناحیه ای است کوهستانی معتدل. دارای 3032 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از چشمه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، پنبه، ابریشم و باغات. اهالی به کشاورزی، قالیچه بافی گذران میکنند. راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان پائین ولایت بخش حومه شهرستان تربت حیدریه که در 19 هزارگزی جنوب خاوری تربت حیدریه و سه هزارگزی باختر راه شوسۀ عمومی تربت حیدریه به رشتخوار واقعشده، دامنه و معتدل است و 100 تن سکنه دارد، آبش ازقنات، محصولش غلات و پنبه، شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش مالرو است و از بوری آباد و قلعه نو، اتومبیل هم میتوان برد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(حَ)
دهی است از دهستان زاوه از بخش حومه شهرستان تربت حیدریه. جلگه و معتدل و دارای 450 تن سکنه است. شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان بالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه. واقع در شش هزارگزی شمال خاوری کدکن. ناحیه ای است واقع در دامنه و معتدل. دارای 95 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات. اهالی به کشاورزی و کرباس بافی گذران میکنند. راه مالرو میباشد. با اصطلاح محلی حاجی آباد نیز میگویند. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُ)
دهی است از دهستان فیض آباد بخش فیض آباد محولات شهرستان تربت حیدریه. واقع در شش هزارگزی شمال خاوری فیض آباد. ناحیه ای است واقع در دشت و 2836 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولاتش غلات، خشکبار، پنبه است. اهالی به کشاورزی و گله داری اشتغال دارند. صنایع دستی، چادرشب ابریشمی بافی است راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا